این به این دلیل است که می دانیم اعتماد سنگ بنای روابط قوی، چه شخصی و چه حرفه ای است. وقتی مردم باور کنند که همکاران – و به ویژه رهبران آنها – قابل اعتماد هستند، برای اهداف یکسان تلاش می کنند، حمایت کننده، صادق، توانا و شایسته هستند، محل کار سالم و سازنده است.
هنگامی که سطوح بالایی از اعتماد در یک سازمان وجود دارد، خواهید دید:
- مناظره پرشور ایده ها با نظرات مختلف (در پادرایگ این ساختمان را تضاد خوب می نامیم)
- بحث در مورد تصمیم گیری (از جمله اخلاق)
- احساس وفاداری و تعلق
- سطوح استرس پایین تر
- کار تیمی محکم
- سطوح عملکرد خوب
- حفظ کارکنان بالا
در Padraig، وقتی از اعتماد در محل کار صحبت می کنیم، اغلب توضیح می دهیم که در مورد چه چیزی صحبت می کنیم بر اساس آسیب پذیری اعتماد، نه پیش بینی کننده اعتماد اینها اصطلاحاتی هستند که پاتریک لنسیونی در کتاب پرفروش خود استفاده کرده است. پنج اختلال در عملکرد یک تیم.
اعتماد قابل پیش بینی
تمایز مهم این است که اعتماد پیشبینیکننده سطح اساسی اعتمادی است که بسیاری از مردم هنگام استفاده از کلمه «اعتماد» به آن فکر میکنند. این بدان معنی است که ما معتقدیم که می توانیم اقدامات کسی را پیش بینی کنیم. ما میتوانیم به راننده دیگر «اعتماد» کنیم که در خط خود بماند. ما “اعتماد داریم” که اگر همکارمان لپ تاپ ما را روی میزمان بگذاریم و غیره آن را نمی دزدد. اینها انواع بسیار اساسی اعتماد هستند که عملکرد جامعه را در سطح پایه حفظ می کنند.
اعتماد بر اساس آسیب پذیری ها
با این حال، اعتماد مبتنی بر آسیب پذیری، که برای شکوفایی در محیط کار ضروری است، به معنای اعتماد به انگیزه ها و نیات خود است. این بدان معناست که ما به انگیزههای همکارانمان اعتماد میکنیم – وقتی کسی ایده ما را مورد انتقاد قرار میدهد، این کار را انجام میدهد زیرا فکر میکند که ما در مجموع میتوانیم بهتر عمل کنیم – قصد آنها بد جلوه دادن ما نیست. اعتماد مبتنی بر آسیبپذیری به این معناست که ما احساس امنیت میکنیم تا بپذیریم اشتباهی انجام دادهایم و به کمک نیاز داریم، با علم به اینکه همکاران ما وارد عمل میشوند و به ما کمک میکنند – و در ادامه مسیر از آن علیه ما استفاده نمیکنند.
سه چیز که باعث افزایش اعتماد به نفس می شود
بر اساس بررسی هاروارد بیزینس ریویو، سه چیز وجود دارد که باعث اعتماد می شود:
- اصالتبه این معنی که اعمال با ارزش ها مطابقت دارند
- منطقبه طور خاص، اعتقاد به قضاوت و شایستگی
- همدلیباور کنید که به آنها اهمیت می دهید
و در حالی که ما کاملاً با این درایورها موافقیم، ما در Padraig چهارمی را اضافه می کنیم: انسانیت. منظور ما این است که ما مردم را نه تنها به عنوان شغل خود، بلکه به عنوان یک فرد پیچیده دیگر در کنار خود می بینیم. این در مورد اصالت و همدلی است، اما به ریشه چیزها می رسد. ایجاد انسانیت به عنوان یک رهبر به معنای شناخت رئیس، همکاران و کارکنان ما به عنوان انسان هایی فراتر از نقش یا عنوان شغلی است.
به عنوان مثال، ممکن است بدانیم که فرد معاون طراحی محصول است و به او اعتماد داریم که در آن نقش بسیار توانا است. و میتوانیم «حساب کنیم» که فرد اولین کسی است که نگرانیهای خود را در مورد هزینههای جلسه (اطمینان پیشبینیکننده) مطرح میکند. اما اگر فرد را شخصاً بشناسیم و بدانیم که او و همسرش دو فرزند را به فرزندی پذیرفتهاند که نور زندگی آنها هستند و فرد آخر هفتههای خود را به مربیگری تیم فوتبال دخترش میگذراند، آنگاه فرد را چیزی فراتر از یک رباتیک میدانیم. معاون رئیس جمهور که همیشه از هزینه ها شاکی است اما به عنوان فردی که در زندگی اش اتفاقات زیادی می افتد. اگر او را بیشتر بشناسیم، ممکن است بفهمیم که او زمانی مدیر یک پروژه بزرگ در شرکتی بود که معاون طراحی در آن بیش از حد هزینه کرد و باعث شد شرکت به حمایت از طلبکاران برود. زمانی که شرکت از بین رفت، فرد شغل خود را همراه با سرمایه گذاری از دست داد. اکنون میتوانیم فرد را نه فقط بهعنوان «بهطور قابلپیشبینی نگران پول» ببینیم، بلکه در عوض بهعنوان کسی که دید شرکتی هزینهها را از دست داده و در نهایت به قیمت آینده کارکنان تمام میشود، ببینیم.
وقتی اعتماد شکسته شود
در جایی که انسان وجود دارد، احتمال درگیری ناسالم وجود دارد که می تواند اعتماد را تضعیف کند. اغلب نتیجه سوء تفاهم، سوء تفاهم یا تعارض است. گاهی اوقات بی فکری، گاهی اوقات یک اشتباه یا حتی شاید خیانت عمدی است که باعث ایجاد مشکلات در محل کار می شود.
برخی از نشانه های درگیری مخرب در محل کار عبارتند از شایعه پراکنی، مثلث گویی، برتری دادن آرزوهای شغلی خود بر آنچه برای سازمان مناسب است و اغراق در شرایط برای بد جلوه دادن شخص دیگری. جای تعجب نیست که اغلب وقتی بی اعتمادی یا اعتماد شکسته در محل کار وجود دارد، به این دلیل است که اصالت، شایستگی یا همدلی یک فرد زیر سوال می رود.
قبلا در مورد نحوه برخورد با خیانت در دفتر نوشته بودیم. این موضوعی است که بسیاری از مشتریان با مربیان رهبری اجرایی ما مطرح کرده اند. در برخی موارد، همکاران آنها حتی نمیدانستند که احساس میکنند به آنها خیانت شده است تا اینکه تصمیم گرفتند درباره آنچه اتفاق افتاده صحبتی داشته باشند.
گاهی مشخص است که اعتماد کجا شکسته شده است. در مواقع دیگر کمتر واضح است، اما نگرانیها به همان اندازه معتبر هستند و درک آن زمان و تلاش نیاز دارد. و بسته به مشکل، رفع برخی از تخلفات آسانتر از سایر موارد است.
وقتی اعتماد شکسته شد چه کنیم
بازگرداندن اعتماد برای یک رهبر آسان نیست و نیاز به تلاش و صبر صادقانه دارد زیرا مردم از اینکه بار دوم مورد سوء استفاده قرار گیرند یا مورد خیانت قرار گیرند، محتاط هستند.
افرادی هستند که بازگرداندن آنها به خصوص سخت است و افرادی هستند که به دادن فرصت دوباره به کسی اعتقادی ندارند. اگر شما رهبر هستید که مسئول خرابی اعتماد هستید، بهترین کاری که می توانید انجام دهید این است که ابتکار عمل را به رسمیت بشناسید و برای رفع آن تلاش کنید.
در اینجا نحوه بازسازی اعتماد آمده است:
1. تلاش کنید تا بفهمید چه اشتباهی رخ داده است
ما اغلب در مورد گوش دادن صحبت می کنیم تا بفهمیم، نه برای پاسخ دادن. در این مورد، درک شرایط بسیار مهم است. اگر اعتماد به کسی را شکسته اید، باید بتوانید شرایط را از دیدگاه او ببینید. سوال بپرسید و گوش دهید، اطلاعاتی را جمع آوری کنید تا به درک شما کمک کند. به عنوان مربی اجرایی، متوجه می شویم که حل تعارض اغلب با درک علت آغاز می شود. یادآوری اینکه دیدگاه دیگران برای آنها معتبر است، می تواند مفید باشد، حتی اگر ممکن است درک متفاوتی از موقعیت داشته باشید.
2. شکست اعتماد را تصدیق کنید
هر کسی که اعتماد را شکسته است باید آشکارا مسئولیت نقشی را که ایفا کرده است (بدون بهانه!) و مسئولیت کار خود برای بازسازی اعتماد را بپذیرد. ناراحتی را نادیده نگیرید، به این فکر کنید که طرف مقابل می داند چه اشتباهی رخ داده است و او می داند که شما می دانید، بنابراین ارزش بحث کردن ندارد. باید در مورد آن صحبت شود. سعی نکنید حادثه (یا مجموعه ای از حوادث) را کم اهمیت جلوه دهید. مهم است که نقض اعتماد به عنوان یک نگرانی مشروع و جدی تلقی شود. بخشی از این مکالمه دشوار (یا مهم) گوش دادن به این است که چگونه شکست اعتماد بر دیگران تأثیر گذاشته است. تجربه آنها را تأیید کنید و احساسات آنها را تصدیق کنید.
3. یک عذرخواهی صمیمانه ارائه دهید
دانستن زمان عذرخواهی بسیار مهم است، اما نحوه عذرخواهی موثر بسیار مهم است. یک عذرخواهی خوب صمیمانه، همدلانه، پذیرفتن مسئولیت (بدون سرزنش یا بهانه) است، تأثیر اعمال را تصدیق می کند و جبران می کند. همچنین هیچ تضمینی وجود ندارد که عذرخواهی در آن زمان پذیرفته شود. عذرخواهی برای گیرنده است نه عذرخواهی.
4. اقدامات اصلاحی را شناسایی کنید
از همکار (همکاران) متاثر از نقض اعتماد بپرسید که چه چیزی به اصلاح آنچه اتفاق افتاده کمک می کند. این بسته به شرایط متفاوت خواهد بود. در این مورد، مهم است که از کسانی که تحت تأثیر قرار گرفته اند، بفهمیم که چه چیزی می تواند وضعیت را اصلاح کند. همچنین تعیین این که چه اقداماتی از تکرار این اتفاق در آینده جلوگیری می کند، می تواند بسیار مفید باشد.
5. برای به دست آوردن مجدد اعتماد خود تلاش کنید
این زمان برای صحبت کردن است. اگر بحث هایی در مورد آنچه برای جبران خسارت نیاز است وجود داشته است، تلاش عمدی برای عملی کردن این امر نشان دهنده حسن نیت در این زمینه خواهد بود. رفتار منسجم و شفافیت و ارتباطات باز مهم است. اعلام حضور می تواند برای بازگرداندن اعتماد و رفع هرگونه شک و تردید مفید باشد.
6. به او زمان بدهید
در بازسازی اعتماد نمی توان عجله کرد. اگرچه ممکن است شخصی که اعتماد را نقض کرده است، مشتاق باشد که اوضاع را درست کند و ادامه دهد، مرزهای همکار باید رعایت شود. اعتماد از طریق اقدام مداوم در طول زمان بازیابی می شود.
گاهی اوقات، علیرغم بهترین تلاشهای کسی، پس از شکست اعتماد، یافتن راهی برای پیشرفت بسیار دشوار است.
در چنین شرایطی، کمک گرفتن برای یافتن راه حل ممکن است مفید باشد. فقط مراقب باشید که هرگونه میانجیگری یا تلاش برای حل مشکل به شایعات یا شکایت از طرف همکار تبدیل نشود! روی نحوه حرکت رو به جلو تمرکز کنید.
اگر پس از مدتی همچنان مسائل مربوط به اعتماد وجود دارد و هنوز در حال مبارزه با نحوه بازسازی اعتماد هستید، ممکن است زمان آن رسیده باشد که از خدمات میانجی استفاده کنید که می تواند به حل مسائل حل نشده کمک کند.
تسلیم نشو! راه هایی برای ایجاد اعتماد در یک تیم وجود دارد.
سوالات مربی
چه تجربیاتی در گذشته با اعتماد شکسته داشته اید؟ چگونه می توانید ابتکار عمل را برای بازسازی اعتماد پس از شکست به دست آورید؟ چه چیزی به این روند کمک می کند؟