سال گذشته در این زمان ما در حالت آماده سازی کامل برای بچه بزرگمان بودیم که دبیرستان را شروع می کرد.
انگار فقط پنج دقیقه از روز اول دبستان با کودک چهار ساله اش خداحافظی کردیم. حالا اینجا ما پدر و مادر یک یازده ساله بودیم که در آستانه شروع دبیرستان بود.
در ماه اوت مسیر مدرسه را برنامه ریزی کرده بودیم، آن را از هر راه ممکن پیاده روی کردیم، زمان بندی کردیم و دوباره آن را پیاده روی کردیم. لباس را با تعویض دویست پوندی (!) خریده بودیم و مقدمات روز اول فراهم شده بود.
علیرغم ماهها برنامهریزی دقیقمان، هیچ چیز من و ایزی را آماده نمیکرد که این دنیای ناشناخته چقدر دلهرهآور خواهد بود. شوک به سیستم قطعاً عبارتی است که به ذهن شما خطور می کند. اشک های زیادی سرازیر شد و هر دو روزها از نظر روحی درگیر بودیم. دبیرستان برای هر دوی ما خیلی سخت بود.
در چند ماه اول، هفته ها طولانی بود و هر دوی ما مشتاقانه منتظر تعطیلات آخر هفته بودیم. عصرهای ما صرف انجام تکالیف و بستن چمدان هایمان برای موضوعات روز بعد می شد. برخی از روزها ایزابلا عاشق مدرسه جدیدش بود، روزهای دیگر از آن متنفر بود و نیم ترم اکتبر برای هیچکدام از ما به زودی فرا نمی رسید.
من آرامش را در لیوان های شراب قرمز یافتم و از صحبت با مادران دیگر دختران در گروه دوستی ایزابلا، متوجه شدم که آنها تقریباً همان ترن هوایی عاطفی ما را پشت سر می گذارند.
من تا جایی که می توانستم از ایزی حمایت می کردم، اما گاهی می ترسیدم که بهترین عملکردم لزوما به اندازه کافی خوب نباشد. این قلمرو تازهیافته برای فرزندپروری یکی از مناطقی بود که من و شوهرم قبلاً به آن سفر نکرده بودیم، و علیرغم همه برنامهریزیهای دقیقمان، واقعاً آماده نبودیم.
در طول ماه های بعد، اعتماد به نفس ایزابلا افزایش یافت و او در محیط جدید خود احساس آرامش و امنیت بیشتری کرد. گروه دوستان او گسترش یافت و روال جدید او به طبیعت دوم تبدیل شد. بالاخره توانستم نفس راحتی بکشم، بالاخره این تجربه جدید را با هم فتح کرده بودیم!
برای هر کسی که در حال حاضر در موقعیتی است که من دوازده ماه پیش در آن بودم، خود را برای اشکهایی که احتمالاً در پی خواهد بود آماده کنید (مخصوصاً از ما مادران!) بدانید که روزها میتوانند طولانی و سخت باشند. با گذشت زمان، نوزادان گرانقدر شما وقتی بال های خود را باز می کنند و از این فرصت استفاده می کنند، شما را شگفت زده می کنند. بار دیگر، مانند تمام دستاوردهای مهم دیگری که در طول سال ها به دست آورده اند، بار دیگر ما را بی نهایت افتخار می کنند. موفق باشید!
وبلاگ مهمان توسط Jade Atwell