در مورد تیم ها در محیط کار و کار گروهی در سازمان ها صحبت های زیادی وجود دارد.
ما در مورد رهبران تیم ها، تیم های استراتژیک، کمیته ها، گروه های کاری و گروه های وظیفه می شنویم. و البته، بسیاری از عبارات مرتبط با تیم.
کار تیمی باعث می شود رویا کار کند.
تیبا هم هخیلی یکی الفسرداران مسنگ معدن.
ما به تنهایی خیلی کم می توانیم انجام دهیم. با هم می توانیم خیلی کارها را انجام دهیم.
– هلن کلر
با هم بودن یک شروع است، با هم ماندن پیشرفت است و با هم کار کردن موفقیت است.
– هنری فورد
کلمات می توانند الهام بخش باشند، اما اینکه گروهی از افراد را در محل کار تیم بخوانیم باعث نمی شود آنها به عنوان یک تیم عمل کنند. با این حال، چند بار می شنویم که از کل یک سازمان به عنوان یک تیم یاد می شود؟
برخی به ارزش های کار گروهی، مانند استفاده از گوش دادن موثر، حمایت متقابل و به اشتراک گذاری اطلاعات اشاره می کنند، به عنوان مدرکی که کل نیروی کار می تواند یک تیم باشد. با این حال، این ارزش ها منحصر به تیم ها نیستند. می توان گفت که آنها به نفع افراد و گروه ها نیز هستند.
پس یک تیم گروهی چه می کند؟ تیم ها چه تفاوتی با گروه های یک سازمان دارند؟ این یک تفاوت مهم است.
به عنوان رهبر، ما باید بتوانیم تشخیص دهیم که یک گروه یک تیم است یا خیر، و مواقعی وجود دارد که باید تعیین کنیم که آیا یک گروه باید یک تیم باشد یا خیر. اگر یک تیم (یا باید) باشد، دانستن چگونگی ایجاد یک تیم قوی (یا قوی تر) در محل کار برای موفقیت بسیار مهم است.
تفاوت بین یک تیم و یک گروه
تفاوت های کلیدی بین گروهی از همکاران و یک تیم در محل کار وجود دارد.
این یک گروه است زمانی که:
- عملکرد بر اساس کاری است که هر فرد انجام می دهد.
- افراد مسئول کار یا نتایج خود هستند.
- هر عضو ممکن است هدف یا هدف متفاوتی داشته باشد.
- افراد ممکن است ندانند که چگونه کاری که انجام می دهند با کاری که دیگران انجام می دهند مطابقت دارد.
- آنها گرد هم میآیند تا اطلاعات، بهترین شیوهها یا دیدگاههایی را به اشتراک بگذارند که میتواند تصمیمها یا اقدامات دیگر را تعیین کند.
- اعضا ممکن است دوستانه باشند، اما نیازی به همکاری مشترک با دیگران ندارند.
این یک تیم زمانی است که:
- عملکرد شامل کارهایی است که افراد و اعضای تیم با هم انجام می دهند.
- تیم مسئول نتایج تلاش های مشترک خود است. اعضا مسئول کار یا نتایج جمعی و خود هستند.
- اعضا یک هدف و هدف مشترک دارند.
- همه می دانند که چگونه آنچه که آنها مشارکت می کنند در کار کل تیم قرار می گیرد.
- آنها گرد هم می آیند تا مهارت های مکمل خود را به یک هدف مشترک کمک کنند.
- اعضا ایجاد می کنند و با هم کار می کنند، به یکدیگر اعتماد می کنند و به دلیل مسئولیت و هدف مشترکشان پیوندی ایجاد می کنند.
نحوه کار و تعامل افراد می تواند به طور قابل توجهی بین گروه ها و تیم ها تغییر کند. روشی که ما یک گروه را رهبری می کنیم نیز می تواند بسیار متفاوت از رهبری یک تیم در محل کار باشد.
ایجاد پایه و اساس برای یک تیم قوی
گرد هم آوردن افراد و ایجاد یک تیم قوی در محل کار می تواند چالش برانگیز باشد. در اینجا چند استراتژی وجود دارد که به یک گروه کمک می کند تا به یک تیم موثر تبدیل شود (و تیم موجود را تقویت کند):
- بر ایجاد روابط قوی تمرکز کنید. افراد برای ایجاد اعتماد باید یکدیگر را بشناسند و اعتماد برای ایجاد یک تیم موثر ضروری است. راه های آسانی برای ایجاد روابط قوی تر با تیم شما وجود دارد که کارساز است. اگر اعضای تیم احساس امنیت کنند، حاضرند ریسک کنند و اعتماد کنند که همکارانشان حمایتگر، قابل اعتماد و صادق خواهند بود.
- تعارض تیم را ارزیابی کنید. دیدن نشانه های درگیری مخرب در اوایل امر غیرعادی نیست. بخشی از ساخت یک تیم قوی تر، حرکت از درگیری ناسالم به درگیری سازنده است. وقتی مردم برای به اشتراک گذاشتن انتقاد سازنده و نظرات متفاوت احساس امنیت می کنند، تضاد بر سر ایده ها است نه افراد. این زمانی است که اعضای تیم احساس می کنند درگیر و آزاد هستند تا مبتکر و خلاق باشند – که منجر به موفقیت می شود.
- ارتباط موثر را تشویق و الگوسازی کنید. اغلب مردم به قصد پاسخ گوش می دهند. وقتی به قصد درک گوش می دهیم، پویایی برای بهتر شدن تغییر می کند.
- روی بهبود مستمر تمرکز کنید. توانایی ارائه بازخورد مؤثر به همه کمک می کند تا فرآیندها را بهبود بخشند و استعدادهای خود را توسعه دهند. تمرکز آن بر تسهیل موفقیت در آینده است، به جای اینکه کسی را برای یک اشتباه یا کوتاهی در زمان حال مسئول بداند. داشتن فرهنگی که برای یادگیری و کنجکاوی ارزش قائل است، تضمین میکند که اشتباهات فرصتهای یادگیری هستند و هنگام مواجهه با چالش، حل مسئله پیشفرض است.
- از پیشرفت حرفه ای و رشد شخصی حمایت کنید. وقتی مردم تشویق به یادگیری مهارت های جدید شوند، همه برنده می شوند. در Padraig، مربیان اجرایی ما از یک ابزار تیمی به نام Everything DiSC استفاده میکنند تا به مردم کمک کنند خود و دیگران را بهتر درک کنند.
- نقاط عطف و دستاوردها را بشناسید. مهم است که موفقیت ها را به روش های معنادار جشن بگیرید. اعضای تیم که می توانند اهمیت مشارکت های جمعی خود را ببینند، احساس مشارکت، انگیزه و ارتباط بیشتری خواهند داشت.
چه چیزی به ایجاد یک تیم برنده در محل کار کمک می کند
طبق بررسی هاروارد بیزینس ریویو (HBR)، عناصر خاصی وجود دارد که تیم های موفق به اشتراک می گذارند.
- اعضای تیم برای اهداف عملکردی خاص. آنها قابل اندازه گیری هستند و با هدف کلی تیم در محل کار مرتبط هستند، و بخش هر فرد برای موفقیت کل تیم کار می کند. هنگامی که مردم درک می کنند که چگونه و چرا مشارکت آنها اهمیت دارد، بیشتر درگیر کار خود می شوند و به نتایج متعهد می شوند.
- اندازه تیم قابل مدیریت است. به گفته HBR، تحقیقات آنها نشان می دهد که اندازه بهینه برای یک تیم موثر در محل کار از دو تا 25 نفر متغیر است. آنها دریافتند که گاهی یک تیم حدوداً 50 نفره می تواند به تیم های فرعی کوچکتری که مسئولیت های متفاوتی دارند نفوذ کند. چرا اعداد کوچک کلیدی هستند؟ علاوه بر چالشهای لجستیکی هماهنگ کردن جلسات برای یک گروه بزرگ، برای گروههای بزرگ ایجاد پیوند (به دلیل رفتار جمعیت یا گله) و کار مؤثر با هم در جهت یک هدف مشترک دشوارتر است.
- اعضا ترکیب مناسبی از مهارت های مکمل را دارند. اینها شامل تخصص فنی، مهارت های حل مسئله و تصمیم گیری و مهارت های بین فردی است.
- اعضای تیم خود و یکدیگر را مسئول می دانند. همه برای رعایت مهلت ها و تعهدات انگیزه دارند. آنها می توانند اعتماد کنند که سایر اعضا نیز مسئول و متعهد هستند. نکته حرفه ای: استفاده از ماتریس RASCI می تواند به همه اعضای تیم کمک کند تا بفهمند چه کسی مسئول، پاسخگو، حمایت کننده، مشاوره و مطلع است.
و البته تیم های موثر در محل کار نیز یک هدف و تعهد مشترک برای همکاری با یکدیگر برای دستیابی به اهداف تیمی دارند.
سوالات مربی:
آیا در سازمان شما گروه هایی وجود دارند که تیم هستند یا باید باشند؟ چگونه می دانید برای ایجاد یک تیم قوی تر چه کاری می توانید انجام دهید؟